اجتماعیاقتصادیپیشنهاد سردبیر

دربحران کرونا، بازسازی اقتصادی کفایت نمی کند

آوای سبز: کووید19 تمام کشورها را به سختی آماج ضربه خود قرار داده و در پشت صحنه، رهبران دفاعی و دولتی، این همه گیری را از نوع ضربه هایی می بینند که قطعا علوم مدرن توانایی عبور و بازسازی از آن را به ما می دهند.
به نقل از فارس سیاستگذاران  در حال گردآوردن متخصصین از صنایع و دانشگاه ها برای یافتن این پاسخ هستند که چگونه این ضمانت را به وجود آورند تا چنین تهدیداتی بار دیگر آرایش دفاعی سازمان های حیاتی را به هم نزیزند. آنها می خواهند بدانند که چگونه می توانیم بهبودپذیری بیشتری پیدا کنیم.
اما کووید19 ملایم ترین ضربه ای است که به ما وارد آمده است. این ویروس با تمام شدت و حدّت خود موجودیتی فاقد شعور است که در نهایت محصور به قوانین فیزیک و زیست شناسی است. این ویروس هیچ شگرد و حقه ای ندارد و صرفا به صورت تصادفی است که ما را مجازات می کند. هر چند کووید19  ویروس جدیدی است و معلوم شده که خطرناک تر از اکثر بیماری های مسری معمول است، ولی فرق چندانی با طاعون و همه گیری هایی ندارد که بشر در سراسر تاریخ ثبت شده خود با آنها مواجه شده است.
بیشتر کشورها با استفاده از زیرساخت های سلامت عمومی موجود بر اساس طراحی اصلی شان و تنها با چند سازگاری انگشت شمار، توانسته اند تهدید کووید19 را مدیریت کنند. دولت ها همچنین با  دنبال کردن همان مدل تثبیت شده در طول دوره های مشابه در گذشته به خصوص بحران مالی سال 2008 توانسته اند با پیش بینی قبلی نسبت به سقوط اقتصادی ناشی از این همه گیری واکنش نشان دهند. در واقع در ارتباط با بحران فعلی موارد اندکی وجود داشته که از قبل برای آنها برنامه ای طراحی نشده باشد.

مشکل این است که بحث و گفتگوهای امروز در اتاق های پشتی عملا درباره بهبودپذیری نیست بلکه درباره بازسازی اقتصادی است: رهبران ملی و جهانی  برای بازگشت به وضع موجود پیش از همه گیری، آرام و قرار ندارند. اما این کافی نیست، چون ضربات سخت تری در راه است.
ضرباتی که تصور کردن آنها کار سختی نیست. در حالی که وضعیت آب و هوایی و سیاست های جهانی هرچه بیشتر غیرقابل کنترل می شود، کشمکش های مسلحانه به مناطق جدید تسری پیدا خواهد کرد. یا یک همه گیری همراه با یک جنگ سایبری را در نظر بگیرید، از نوعی که بتواند زیرساخت های حیاتی را با یک کلیک از کار بیندازد. ناهمگونی های سردرگم کننده شبکه های اجتماعی را هم به این مسئله بیفزایید. ما بیشتر از آنچه که متوجه باشیم به جهانی که برایمان ناآشناست نزدیکیم.
تهدیدی که باید نسبت به آن نگرانی داشته باشیم را نمی توان صرفا از منظر یک ویروس، تغییرات اقلیمی یا بحران های اقتصادی درک کرد. بلکه خطر این است که سقوط ناشی از یک مصیبت با مصیبت های دیگر در هم بیامیزد و اثرات بازخوردی منفی بی سابقه ای را به بار آورد که احتمالا بازیگران انسانی بداندیش آنها را تسریع هم می کنند. نتیجه چنین اتفاقی بیشتر از تاثیر مجموع اجزای آن خواهد بود و می تواند بسیار بدتر از هر چیزی باشد که مدیران بحران امروزی تصور کرده اند.

برای آماده شدن در برابر چنین احتمالاتی، کشورها باید از احیای صرف زیرساخت های از کار افتاده و ایجاد نهادهای جدید بی خاصیت بعد از این همه گیری فراتر روند. کلید بهبود پذیری آینده در چابکی ذاتی نهفته است.
یک مانع بر سر راه دستیابی به چنین چیزی، شیوه تدارک و معیارهای تولید استاندارد ماست. سیستم های پشتیبان تصمیم گیری امروزی به ساختارهای رسمی یا منطقی متکی هستند که فکت ها را مرتب می کنند: با داده های کافی ما می توانیم سناریوهای مبتنی بر فیزیک و واکنش های مهندسی را حتی برای چیزی به پیچیدگی یک ویروس بیولوژیک یا وضع آب و هوا مدل سازی کنیم. اما وقتی پای پیش بینی فعالیت های انسانی یا نقاط حساس سیاسی به میان می آید، سیستم های مدل سازی ما بازنده می شوند، چون ما نمی توانیم فرض را بر این بگیریم که بحران های آتی که انسان عامل آن است، مشابه بحران های گذشته خواهد بود.
ما می توانیم این مشکل را با واگذار کردن آن به بازار حل کنیم، با این باور که تشکیلات سیاسی نه تمایل و نه توانایی تقویت بهبودپذیری را به شکلی معنادار دارد. در واقع یک اهرم موثر برای به کارگیری نیروهای بازار هم اکنون وجود دارد. از آنجا که بسیاری از کارآفرینی های خصوصی بر «فربه نبودن» زنجیره تامین تمرکز دارند، معمولا به معیارهایی که با چنین طرز فکری سازگارند بها داده می شود.
اما دفتر تولید فناوری «سازمان پروژه های تحقیقات پیشرفته» وزارت دفاع آمریکا(دارپا) در اواخر دهه 1980 و زمانی که آمریکا با یک بحران در مبنای صنایع دفاعی خود مواجه بود، سوگیری های فربه نبودن را به شکل مصنوعی تشویق کرده است. سیاستگذاران با این نتیجه گیری که بازارهای سرمایه به قدر کفایت به نوآوری در زنجیره تامین پاداش نمی دهند، شیوه های جدیدی را برای ارزیابی «ارزش افزوده اقتصادی» در این حوزه به وجود آوردند. سپس پیش نویس این  معیارهای ارزش افزوده اقتصادی، به عنوان راهی برای درک قدرت ابتکاری کل کارآفرینی ها به جای صرفا یک عامل اولیه در انتهای این زنجیره، به سرمایه گذاران عرضه شد. دارپا با موفقیت کارزاری را برای تثبیت این معیارها در«اصول حسابرسی عموما پذیرفته شده» به راه انداخت. پیامد ناخواسته این کار این بود که زنجیره های تامین قدرت و اهمیت بی انتهایی پیدا کردند. اما این مشکلی است که خود ما به وجود آورده ایم و در نتیجه باید با بازگرداندن اهرم به نفع چابکی و بهبود پذیری به جای فربه نبودن، آن را اصلاح کرد.

البته بهبودپذیری زنجیره تامین به تنهایی نیز کافی نیست، چون  این زنجیره تنها به صنعت مربوط می شود. چابکی ذاتی مستلزم این است که کل اجتماعات طرز فکر یک داستانگو را در پیش بگیرند، جایی که هر غافلگیری، محرک خوانش جدیدی از موقعیت، نسخه جدیدی از آینده باشد.
این واقعیت که باهوش ترین دانشمندان و رهبران سیاسی ما در اندیشه بازگشت به «وضعیت عادی» هستند، انعکاس دهنده یک ناکامی جمعی در تخیل هست. ما به عنوان یک جامعه باید خلاقانه تر به این بیندیشیم که برای حل و فصل مشکلات جدید، چگونه می توان منابع و اشکال تبادل اجتماعی و اقتصادی موجود را از نو با هم ترکیب کرد.
رهبران سیاسی باید توافقات تبادل را بین مناطق همجوار ایجاد کنند تا سیستم هایی که امروز همکاری را تسهیل می کنند را بتوان برای سازماندهی ملجا و مامن فردا مورد استفاده قرار داد. در بازی های چند بازیکنی، با نوعی احساس هویت مشترک و تحسین و تشویق، به همکاری اجتماعی پاداش داده می شود. همزمان ارزش هایی چون اجتماع یا سلامت زیست محیطی باید با معیارها و مدل های غالب  در هم آمیخته شوند تا  فارغ از اینکه چه اتفاق دیگری می افتد، اولویت آنها به جای خود محفوظ بماند.
علم و مهندسی به تنهایی نمی تواند ما را نجات دهد، چون خروجی آنها نیازمند حمایت توافقنامه های اجتماعی همه جانبه ای است. هنرها و علوم انسانی مملو از ابزارهای ضروری برای نوآوری دوباره هستند، اما فاقد میانجیگری فنی هستند. مشارکت های بقیه ما در تمام عرصه های زندگی، برای دستیابی به چابکی در مقیاس مورد نیاز ضرورت دارد. استعدادهای متفاوت ما در حالی که مشکلات فراروی ما قرار می گیرند، باید با هم در هم بیامیزد. ما به عنوان یک اجتماع واحد باید شروع به تدوین واژگان جدیدی برای نوآوری دوباره کنیم. ما باید به دنبال تخیل کردن برویم.
نویسنده: اچ.تیگورانسون/ بت کاردیر (H.T. Goranson) معاون مدیر موسسه سیستم های هوش یکپارچه / (Beth Cardier) عضو مرکز تحقیقاتی مشترک سیستم های خودکار دفاعی، در دانشگاه گریفیت
منبع: https://b2n.ir/837559

انتهای پیام/

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا