اقتصادیپیشنهاد سردبیر
ضرورت صرفه جویی در آبِ بخش کشاورزی؛ برای صرفه جویی در برق کشاورزی، آب مصرفی هم باید مدیریت شود
پایگاه اطلاع رسانی آوای سبز آزام :
دغدغه ی مدیریت مصرف برق در تمامی بخش های خانگی، صنعت و کشاورزی با شروع فصل گرم، شدت می گیرد. مصرف بالای انرژی برق و نیز آب در بخش کشاورزی، ضرورت مصرف بهینه را در این بخش دو چندان می کند.
در سال 1401 تعداد مشترکان صنعت برق کشور به 39 میلیون و 637 هزار مشترک رسید؛ بخش کشاورزی در روند مصرف برق، با 43 هزار و 990 میلیون کیلووات ساعت مصرف درسال، رتبه ی سوم و 4/14 درصد از مجموعِ مصرف برق کشور را از آن خود کرده است، بنابراین تاثیر مدیریت مصرف در این بخش، در زمان پیک بار، قابل مشاهده و محسوس است.
برق در بخشِ کشاورزی برای روشنایی، مصرف الکتروپمپها، ماشینآلات، گلخانه ها، دامداری ها و مرغداریها و به عنوان یک نهاده ی تولیدی برای مصرف بیشترِ محصولات کشاورزی استفاده می شود. برق کشاورزی، در زیر بخش زراعت، درالکتروپمپ ها، برای پمپاژِ آب چاه های کشاورزی مصرف می شود. مصارفِ گرمایشی به منظورِ گرم کردنِ فضای گلخانه ها، دامداری ها و مرغداری ها درصد کمتری را در برمی گیرد. بخش دیگری که مصرف برق در کشاورزی به آن اختصاص می یابد، برای سرمایش و روشنایی است.
روند رشد مصرف برق در بخش کشاورزی، به اجرای سیاست های کلان کشور در بخش انرژی، در راستای برقرار کردنِ چاه های آب کشاورزی مربوط می شود؛ که نتیجه ی آن صرفه جویی در مصرف گازوئیل است.
بنا به نظرات کارشناسان امر، درجه مکانیزاسیون با مصرف انرژی برق دربخش کشاورزی رابطه ای مستقیم دارد، بنابراین استفاده از ماشین آلاتِ کشاورزی، مصرف انرژی برق را به همراه و میزانِ بهره وریِ این ماشین آلات، در میزان مصرف، نقش مستقیم دارد.
اما یارانه ی بالای انرژی نسبت به دیگر بخش ها نیز، به نوبه ی خود به طور مستقیم بر روند نامناسب مصرف که به صورت مصرف غیرکارآمد و غیربهینه در این بخش است، تاثیردارد.
تعرفه ی بسیار پائینِ برقِ بخشِ کشاورزی کشور، بازگشت سرمایه ی طولانی مدت را موجب می شود که یکی از مشکلاتِ اجرایِ راهکارهایِ بهینهسازیِ مصرف انرژی است.
که دولت با استفاده از ظرفیتِ ماده ی ۱۲ قانونِ رفعِ موانعِ تولیدِ رقابتپذیر، میتواند با فراهم کردن شرایطی حضور سرمایهگذاران در این بخش را تسهیل کند.
از طرفی بررسی ها بیانگر آن است که سهم بخش کشاورزی از اشتغالِ کشور تقریبا دو برابر سهم آن در حجم اقتصاد کشوراست که نشان می دهد درآمد شاغلان بخش کشاورزی پائین و حمایت از بخشِ کشاورزی با تعیینِ تعرفه ی ناچیز برق، قابل درک است.
رابطه ی مستقیمِ اضافه برداشتِ برق کشاورزی با کمبود آب مشترکان کشاورزی از تعرفه 3-الف استفاده میکنند که بر اساس پروانه ی بهرهبرداری منابع آب خود، مجاز به دریافت آب در ساعات محدود در شبانهروز هستند.
به صورت میانگین، مشترکان کشاورزی، مجازند درطول سال 4 هزار ساعت، برق استفاده کنند که برابر 11 ساعت در شبانهروز است. اما با توجه به اینکه مصرف برق آن ها، غالبا بر روی چاه آب تمرکز دارد و چاه های آب کشور، معمولا در 6 ماه ازسال قابل بهره برداری نیستند، پس مصرف مجاز برای آن ها، (به لحاظ سنجش در شبانه روز) از 20 ساعت در شبانه روز بیشتر می شود و اگر مشترک کشاورزی بیش از میزانِ تعیین شده در پروانه، از برق استفاده کند، عملا از سهمیه ی برق خود فراتر رفته است.
در اخبار آمده است، آمار مصرف مشترکان کشاورزی به تفکیک استانها و شرکتهای برق منطقهای، نشان می دهد که اغلب مشترکان کشاورزی بیشتر از انرژی ثبتشده در پروانه ی فعالیت خود، برق مصرف میکنند.
بنابر آمار صنعت برق کشور، بیشترین آمارِ استفاده ی بیش از حد مجاز، مربوط به استان کرمان است، سپس شهرستان مشهد، و رتبه ی سوم استفاده ی بیش از حد مجاز برق، از آنِ زنجان است که به ترتیب83 درصد، 78 درصد و 77 درصد کشاورزان آن ها بیشتر از حد معین پروانه ی خود، برق استفاده میکنند.
از 10 استان نخست این فهرست، 7 استان مرتبط با استانهای کم آبند و کمترین اضافه برداشت برق، از سوی مشترکان کشاورزیِ مناطقِ پرآبِ کشور از جمه گیلان و مازندران است، که معادل فقط هشت درصد از مشترکان برق ساکن در این مناطقند.
برآورد میشود میزان اضافه برداشت برق مشترکان کشاورزی در سطح کشور معادل 4 هزار و 402 مگاوات باشد که 118 هزار و 908 مشترک، ازکل 319 هزار و 787 مشترک دارای تعرفه 3- الف، این اضافه برداشت را رقم می زنند.
به اعتقاد متخصصان، فرسودگیِ تجهیزات و نیز کاهش سطح آب های زیرزمینی باعث می شوند که کشاورزان از تعهدِ ثبت شده در پروانه ی بهره برداری شان، بیشتر، برق مصرف کنند؛ به طوریکه فرسودگی تجهیزات، هدر رفت انرژیِ برق و کاهش راندمان را به همراه دارد و به دست آوردنِ آب، از سطحِ پائین ترِ آب های زیرزمینی، مستلزمِ مصرف انرژیِ برقِ بیشتری است. اضافه برداشتِ برقِ کشاورزی، زنگ هشداری برای این
مسئله است که منابع آبِ زیرزمینیِ کشور، تحت شرایط بسیار نامناسبی قرار دارند. با توجه به رابطه ی دو سویه بین آب و انرژی، ضروری به نظر می آید که برایِ کاهشِ مصرف برق، از اتلاف آب در بخش کشاورزی جلوگیری به عمل آید. چرا که بیش از 70% از آب شیرین کشور در کشاورزی مرسوم ما، که عمدتا به صورت سنتی است مصرف می شود و مقدار زیادی از آن نیز هدر می رود که بکارگیری روش های مدرن کشاورزی را ضروری می کند، بنابراین بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب در کشور محسوب می شود و مصرف قابل توجهی از انرژی برق را نیز به خود اختصاص داده است.
مسائل آب و انرژی در هم تنیده اند
پژوهش گران رابطه ی دوسویه ی مورد اشاره را به این صورت تعریف می کنند که مقدار زیادی آب برای تولید انرژی مصرف و مقدار قابل توجهی انرژی برای تولید و تامین آب استفاده می شود. بنابراین مسئله ی اضافه برداشتِ برق در بخش کشاورزی که با معضل در تامینِ آب کشاورزی پیوند خورده است، به وضوح در این رابطه ی دوسویه مصداق دارد. نگرانی برای امنیت آب و انرژی با عنایت به اینکه کشورمان در منطقه ای خشک و کم بارش واقع شده و تغییرات اقلیمی در آن کاملا متصور و درحال وقوع است، منطقی به نظر می آید.
یک پژوهش مرتبط با آب و انرژی، به گزارش آژانس بین المللی انرژی، مبنی بر اختصاص 10درصد از برداشت آب دنیا به بخش انرژی اشاره می کند که قسمت عمده ی آن برای نیروگاه ها و تولید سوخت های فسیلی و زیست توده استفاده می شود.
بخش کشاورزی یکی از حوزه های راهبردی اقتصاد کشور است که برای ادامه ی فعالیت، حتی به صورت مدرن، به تامین آب نیاز دارد، بنابراین مسائل مرتبط به صرفه جویی در مصرف آب و انرژی و توجه به مدیریت این دو، که یکی از مهم ترین بسترهای توسعه ی پایدار در جهان خواهد شد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
صرفه جویی در انرژی که یک رکن اصلی آن انرژی برق است، فشار بر منابع آب را کاهش می دهد، و افزایش بهره وری آب می تواند مقدار انرژی مصرف شده برای حمل و نقل، تولید حرارت و تصفیه آب را کم کند. به نقل از یک پژوهش در زمینه ی پیوند مصرف آب و انرژی، سهم آبِ مصرفی بخش انرژی، بسیار کمتر از بخش کشاورزی است. با این حال، کمبود آب در حال حاضر ازکمبود برق در ایران نشأت می گیرد.
از مصرفِ آب و برقِ کشاورزی تا تامینِ آب و برقِ کشاورزی نیروگاه های برق- آبی متعدد به صورتِ مستقیم و انواعِ دیگر نیروگاه ها به صورتِ غیرمستقیم، از آب برای تولیدِ همین برقِ تامین کننده ی آبِ کشاورزی استفاده می کنند. تولید برق و آب به شدت به یکدیگر وابسته اند. آب در دیگ بخار چرخه ی رانکلین در نیروگاه های بخار، به بخارتبدیل و با به گردش درآوردن توربین، برق تولید می شود. باز هم بخار به آب تبدیل می شود تا دوباره وارد چرخه ی تولید برق شود. آب همانند مایه حیات در بدن انسان، در نیروگاه ها به عنوان عامل انتقال انرژی نقش می آفریند. بر این اساس در سطح کلان، شیوه ها، راهکارها و الزامات مصرف بهینه ی برق را باید با مصرف بهینه ی آّب، توامان درنظر داشت و به کارگیری کرد.
بیش از80 درصد از آب بخشِ صنعت در نیروگاه های کشور مصرف می شود. باارزش بودن آب برای این نیروگاه ها مانند اهمیت سوخت برای آن هاست. بیشترین مصرف آب در نیروگاه ها، مربوط به سامانه های خنک کننده، جبران نشتی آب در سیکل بویلرها، سامانه تزریق آب به توربین های گاز برای خنک کاری هوای ورودی، سیستم آتشنشان و حتی سامانه های حذف آلاینده ها از گازهای خروجی دودکش است.
با نگاهی به الزامات مدیریت مصرف در بخش های صنعت، کشاورزی و خانگی، می توان به این نتیجه رسید که در بخش کشاورزی این امکان وجود دارد تا با بررسیِ چاه های آب و جابجایی ساعت های فعالیت، گامی اساسی در پیک سایی انرژی برق برداشته شود. می توان آب تامین شده را درزمان کم باری ذخیره و الکتروپمپ ها را در زمان اوج بار، به کمک سامانه های هوشمند مدیریت چاه های آب به راحتی از فعالیت خارج کرد. سامانه مدیریت چاه های آب کشاورزی BEMS به عنوان یک راه حل برای مسئله ی پیکسایی در مصرف برق کشاورزی و یا صنعتیِ دارای چاه آب مطرح است که به غیر از کاهش مصرف در اوج بار، امکانات بسیار دیگری برای مشترکان دارد. سامانه مدیریت انرژی چاه های آب می تواند با خاموش کردن موتور چاه آب در ساعت های اوج و روشن نمودن چاه، درساعت های کاری خارج از اوج بار، بصورت اتوماتیک و بدون
حضور فیزیکی افراد، مدیریت مصرف برق مشترکان کشاورزی را به ارمغان بیاورد.
آسیه سهرابی پور