اجتماعیفرهنگیمطالب ویژهمقاله

مظلومیت مدافعان حرم، از نامگذاریِ اشتباه تا عدمِ جریان سازیِ رسانه ای

آوای سبز: رابطه با افراد جامعه و تاثیرگذاری بر افکار عمومی، برای رسیدن به اهداف هر مجموعه اهمیت فراوانی دارد. در عصری که رسانه ها، افکار عمومی جوامع را شکل می دهند و رسانه های تعاملی، بیشتر از سایر رسانه ها، مورد توجه مخاطب قرار می گیرند، اهمیتِ بهره بردن از شیوه های اقناعِ افکار عمومی و جریان سازی رسانه ای برای تاثیرگذاری بر مخاطب، برکسی پوشیده نیست.

هرحکومت برای هماهنگ کردن آحاد جامعه با خود، به غیر از بیان عملکردش برای جامعه، به کارکردِ جریان سازی و تاثیر برافکار عمومی، شیوه های اقناع و تبلیغات صحیح نیاز دارد؛ اگر عملکرد مجموعه ای جنبه های امنیتی، سیاسی، بین المللی و منافع ملی پیدا کند،  این نیاز، صدچندان می شود و پای دشمن خارجی و داخلی برای انحراف افکار عمومی به میان می آید.

ورود آحاد جامعه ی ایران به شبکه های اجتماعی و ولنگاری مدیریتی و بی قانون بودنِ فضای مجازی درکشورمان، به راحتی راهِ تاثیرگذاری و سوء استفاده از این فضا را در اختیارِ دشمنان قرار می دهد و نرخ بسیار پائین و زیرِ 15 درصدِ سواد رسانه ایِ ایرانی ها، بستر مناسبِ تاثیرپذیری از القائات منفی، شبهه ها، تحلیل های سطحی وعوام پسند، نظرات غیرِکارشناسانه و تغییر ذائقه در پذیرش نظرات کارشناسی و دقیق، که گاهی طولانی و خسته کننده برای مخاطبی که ذائقه اش تغییر کرده و دریک کلام جریان سازی منفی رسانه ای را فراهم می کند.

یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر و دوران نبرد با داعش در سوریه و عراق، دستخوش همین القائات و شبهه ها در فضای مجازی و حتی مطبوعات ما قرار گفت، حضور نیروهای ایرانی مدافع حرم در این کشورها بود؛ از تهمت ها به مدافعان حرم، مبنی بر تمایل و نیاز به تامین مالی از طریق رفتن به سوریه تا توهین به خانواده های آنان که چرا ارتزاق با این روش را بر جان همسران و پسران خود، ترجیح می دهند و با آن موافقت می کنند و همچنین گمانه زنی، زمزمه و مطالبِ طعنه آمیزِ فضای مجازی که رفتن به کشوری دیگر را برای جنگیدن، غیرعقلانی و نتیجه ی شستشوی مغزی نیروها می دانستند، بخشی از توهین ها به نیروهای مدافع حرم بود.

به نظر می رسد شیوه هایِ اقناعِ افکار عمومی برای اعزامِ نیروهای ایرانی مظلومِ مدافع حرم، بکارگرفته نشده بود و افکار عمومی ایران به راحتی انتقادها و القائات فضای مجازی در مورد چرایی حضور نیروهای ایرانی را در جنگ با داعش می پذیرفتند و آن را دراختیار قراردادنِ بیهوده ی امکانات و نیروهای انسانی و صرفِ بی نتیجه ی امکاناتِ وطن برای دیگران می خواندند.

همراه شدنِ کاربران فضای مجازی با القائات مذکور مشخص می کند که برای موضوعاتی از این قبیل که جنگ داعش و نیروهای مخالف علیه سوریه، برای منافع ملی ایران ضرر و ادامه ی حکومت بشاراسد، برای ایران منفعت هایی به دنبال دارد و همچنین تبیین این منفعت ها و اینکه با اعزام نیرو، جبهه ی جنگ با داعش را از مرزهای خود دور کرده ایم و سوریه را خط مقدم مبارزه ی استکبار با ایران قرار داده ایم، ایجاد موازنه ی قدرت در منطقه و دربرابرِ دولت های عرب، آمریکا و اسرائیل، جایگاه راهبردی سوریه برای ایران که راه ارتباطی با حزب الله لبنان است و سوریه متحد استراتژیک ایران بوده و درجنگ تحمیلی و نیز هم اکنون، از کشورمان حمایت کرده است و این متحد بودن به دلایلِ ایدوئولوژیک نیست بلکه به دلایل منافعِ راهبردی ملی است،  به درستی جریان سازی رسانه ای و قانع سازی مخاطب، انجام نشد.

به گمانِ برخی از مردم و حتی تحلیل های اهالی به ظاهر اهل فن در فضای مجازی و نیز کوچه و بازار، اعزام نیروهای مدافع حرم به علت شیعه بودن حاکمان سوریه است و اشتراکات مذهبی و این تفکر که حاکمانِ نزدیک به اعتقاداتِ دینی ما، باید پابرجا بمانند و ما صرفا وظیفه ی شرعی برای حفظ حیات و ادامه ی حکومت آنان داریم، علت اعزام نیرو به سوریه بوده است، و منافع ملی در این قضیه درنظر گرفته نشده و وظایف دینی، ما را به این کار وا می دارد؛ استفاده از عنوانِ مدافع حرم برای نیروهای اعزامی به جنگ علیه داعش، این گمان ها را تقویت می کرد و باعث می شد که برخی مردمِ متاثر از شبکه های اجتماعی، فکرکنند که اعزام این نیروها، به غیر از دفاع از حرم حضرت زینب(س)، صرفا جنبه ی شرعی دارد و منفعت ملی درآن نیست. حتی بگو مگوهای کوچه و بازاریِ افراد جامعه که عنوانِ «مدافع حرم» را به علتِ دور بودنِ مناطقِ درگیریِ نیروهای ایرانی و داعشی، از حرم حضرت زینب(س)، فریب مردم می خواندند، به گوش می رسید.

از طرفی آموزه های اسلام و تکالیف دین، به بسیاری از افراد جامعه به درستی تبیین و فهمانده نشده و مادامی که دوگانه ی « علم و دین اسلام» در گفتمان نخبگان و افراد جامعه و به تبع آن دو گانه های «اقتصاد علمی و دین»، « سیاست ورزی علمی و دین»، «حکمرانیِ علمی و دین»، «عقل و دین»، «آرمانگرایی و واقعیت گرایی»، «شهادت طلبی و عقل گرایی» و بسیاری از دوگانه های دیگر وجود دارد، انتظار از مردمِ عادی برای تفکیک قائل نشدن بین ثواب آخرتی و رشد و مصالح و منفعت دنیایی، انتظار زیادی است؛ مردم باید بدانند و نیز مبلغان دینی به درستی تبلیغ کنند که بسیاری از تکالیف و دستورات اسلام، برای آبادانی دنیای انسان ها برنامه ریزی می کند و ثواب انجام کارهای صالح، تنها دورنمایِ آبادانی آخرت را برای مکلفان ترسیم نمی کند، بلکه در دنیا نیز اثر خود را دارد و پیوستگی بین رشد دنیایی و رستگاری در آخرت، در متن این دستورات منظور شده است،  جهاد نیز یکی از این تکالیف است و برای عزت مسلمانان و ادامه ی حیات ارجمندانه و نابود کردنِ عواملِ مانع رشد و مزاحم آبادانی از زندگی دنیاییِ آنان در نظر گرفته شده است، نه فقط برای بهره بردن از ثواب.

جهاد با داعش و اعزام نیرو برای جنگ با آن، به غیر از حوزه ی نظامی، در حوزه ی سیاست خارجی ارزیابی می شود و سیاست خارجی و تعامل با دنیا نیز از حیطه ی دوگانه های ذکر شده، مستثنی نیست و تفکرِ مبتنی بر دوگانه ی «سیاست خارجی تامین کننده منافع ملی و ملاحظات دینی»، اعزام نیرو به مناطق درگیری با داعش را مخالف و مانع سیاستِ خارجیِ عاقلانه و صرفا ملاحظه ی اجرایِ حکم شرعی می داند و پیچیدگی های ایجاد فرصت و منفعت های راهبردی و دراز مدت را نمی فهمد و یا بخاطر احساسِ ترس، این منفعت ها را نادیده می گیرد. این ترس ناشی از ناتوانی برای تلاشِ مضاعف بمنظور ساختن کشور، ناتوان بودن از مبارزه و مقاومت در برابر دشمنانی که منفعت ایران را به ضرر خود می دانند، ناتوانی از تحول خواهی و نیز عاجز بودن برای خارج کردنِ ذهن از حصار مفروض های دیکته شده از سوی نظام سلطه است که گاهی شکل مفروضِ علمی و متقن دارد و در محیط های دانشگاهی منتقل می شود؛ این درحالی است که توجه به سیاستِ خارجیِ مبتنی بر حکمت، عزت و مصلحت که چندین سال قبل، ازسوی ولی فقیه، رهبر دینی و سیاسی جمهوری اسلامی اعلام شد، تمامیِ جنبه های عاقلانه و منطبق بر ارزش های ملی ما را توأمان، در سیاست خارجی برآورده می کند.

با توجه به موضوعات مطرح شده نیاز است، برای کنش های نظامی- سیاسی و امنیتی کشورمان، همراه کردن افکار عمومی مورد توجه جدی قرار بگیرد و تبلیغات صحیح، اقناع و جریان سازی رسانه ای برای آن به درستی شکل بگیرد، در موضوع اعزام نیرو به جنگ علیه داعش، حتی برای نامگذاری این نیروهای فداکار، مظلوم و مخلص، دقت لازم به عمل نیامد چرا که  نخستین عنصر هویتی و مهم ترین مفهومی که افکار عمومی آن را می بیند، به آن عنایت دارد و در ذهن می برد، نامگذاریِ نمادهای ارزشیِ مبتنی برکنش های هر مجموعه و حکومت است؛ عنوان مدافع حرم به لحاظ ادبی وبهره بردن در ادبیات، عنوان بسیار زیبا و شعرگونه ایست اما دامنه های بسیار گسترده و دلایل فراوانِ ضرورتِ حضور این نیروها در جنگ علیه داعش را بیان نمی کند و مخاطب به یگانگی در حرف و عملِ حکومت برای اعزام این نیروهای جان برکف و عزیز، شک می کند و این شک به پذیرفتنِ شبهه ها  و حرف دشمنان درفضای مجازی، که تنها قسمتی از آن در این نوشته یادآوری شد، می انجامد.

به نظر نویسنده عنوان «مدافع حرم» برای نیروهای اعزامی به جنگ علیه داعش، فقط بخشی از جامعه ی مخاطب را همراه خود کرد و بهتر بود به جای آن و یا درکنار آن، عناوینی مانند مدافع ملت، مدافع منافع ملی و مانند آن برای نیروهای مدافع حرم درنظر گرفته و به ذهن افراد جامعه ارائه می شد؛ پاسخ به این سوالات که آیا اگر حرم حضرت زینب(س) و دیگر اهل بیت(ع) در سوریه نبود ما به سوریه نیرو اعزام نمی کردیم؟ یا اگر بر فرضِ محال، نیروهای داعشی به حرم اهل بیت(ع) در مدینه منوره حمله می کردند، ایران برای دفاع از قبرستان بقیع، به عربستان نیرو اعزام می کرد؟ می تواند به درست بودنِ نظر نویسنده صحه بگذارد.

با شهادت سردار سلیمانی نیز متاسفانه به مدافعِ حرم بودنِ ایشان و فرماندهی این نیروها و اهمیت دادنِ سردار به نیروهای تحت امر خود، تاکید زیادی نشد و بهره برداری کافیِ رسانه ای برای رفع مظلومیتِ نیروها و شهدای مدافع حرم اتفاق نیفتاد، و بیشتر به سایرِ خصوصیات و ویژگی هایِ عالیِ سردارسلیمانی از جمله شهادت طلبی، اشتیاق به لقاء الهی، مردمی و سالم بودن و شجاعت ایشان تکیه شد؛ هرچند که شهادت سردار دل ها، بسیاری از شبهات و القائات رسانه ای مطرح شده را به تنهایی خنثی کرد و از بین برد و بسیاری از مردم را به حقانیت و ضرورتِ اعزام نیرو برای جنگ علیه داعش، آگاه کرد و این شهادت، خود به تنهایی یک «رسانه» بود، اما شاید برای اتفاقات و جریان سازی های رسانه ایِ منفیِ مشابه، در جامعه ی ما، دیگر فرصتی مانند شهادت یکی از چهره های محبوب ایرانی ها، پیش نیاید و مردم در شکّ عدمِ یگانگی ظاهری حرف و عمل حکومت باقی بمانند و دشمن به اهداف جنگ نرم خود برای نابودی ایران عزیز دست یابد.

آسیه سهرابی پور

انتهای پیام/

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا